تلخ نگاری های یک ستاره شمار

قله بیست سالگی فتح شد.اینک کوهنورد خسته است و نفس نفس می زند.پرچم را می کارد و دست بر شانه های خدای خویش منتظر خورشید می ماند.
ما بقی سرازیری ست.راه گریزی هم نیست."و لامفر"

بایگانی
آخرین مطالب

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

شنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۰۱ ب.ظ

تک درخت سبز رویاهایش در ابری بزرگ ریشه دارد.تلالو نور خورشید و صدای پرندگان این رویا را زیباتر می کند آنگاه که او و پسری بر گِرد درخت دنبال بازی می کنند و می خندند.بهار در شیپور نسل جدید می دمد و ابرِ بارور، باران را چون بچه گان عصمت و پاکی به دهان گرگهای زمینی می فرستد.خدا خبرهای خوشی با انگشتش روی آسمان می نویسد و با خورشیدش حواسمان را از خواندنش پرت می کند.دختر رویاپرداز فکرهای مجروح من،سلام!از دیدارتان خوشحالم.سر سفره ی این همه زیبایی، حرف زدن کار درستی نیست اما در گوش من که نجوا می کنی من دزدیده به دندان های سپیدت می نگرم و صدای خرد شدن ساقه های ترد و ظریف ریحان ها را می شنوم .تو چون گلی هستی !گلی که سنگ را شکافته است تا ترانه بخواند... نگاهم را از او بر می دارم و به پنجره نگاه می کنم.ماه تمام و او لبخند.کرگدن سنگلاخ های فلات ایرانم،با شاخ روی دماغم دل شب شکافته ام و تا صبح می دوم.      بهار جامه رنگین خون برانگیزی ست / به تن نکرده دریغا دریدنم باید

  • Behnam

نظرات  (۲)

آرزو دارم سالی که پیش رو دارین........
آغاز روزایی باشد که آرزو دارین ........
لحظه هاتون زعفرونی ، نیلوفرگونه و قشنگ
عالی عالی عالی
پاسخ:
آقایی!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی