تلخ نگاری های یک ستاره شمار

قله بیست سالگی فتح شد.اینک کوهنورد خسته است و نفس نفس می زند.پرچم را می کارد و دست بر شانه های خدای خویش منتظر خورشید می ماند.
ما بقی سرازیری ست.راه گریزی هم نیست."و لامفر"

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

انگار حالش داشت خوب می شد.باید چند تا شوت بزند.حس داشت چند تا شوت محکم از راه دور بزند که بچسبد به تور.امروز دلتنگ نبود.توپ که ببیند حالش جا می اید.نمی دانست چقدر گذشته است از اخرین فوتبال بازیش.می گفت یک سوم از عمرش را سر چهارراه گذارنده است.فوتبال سر چهارراه! زندگانیش ترانه ای بوده است که کودکی و نوجوانیش را بلعیده بود.حالا زیدان بود.مغز متفکر تیم.هر چه کرد و زد نشد!به قول خودش مسی هم توی جام جهانی گل نزد.آخر های بازی بود.همه بریده بودند.این شعله های درونی توپ را دیوانه می کرد.نه!او می بایست گل می زد.توپ که به تور چسبید فریادی زد از سر خالی شدن.تیری در چله که فقط رها شدن می خواست.همینک به هدف نشست.کاری نداشت دیگر.خسته گیش در رفت.

  • Behnam
خیز یک جست خرگوشی در سر دارم بین واژه واژه های کلماتم.می خواهم خودم را بردارم و هیچ حائلی نباشد بین چشمان تو و حرف های من.جست خرگوشی از روی نوشته هایم به بیرون.اگر یک آدمی پیدا شود به اسم "مهم نیست" و بخواهد نوشته های مرا بخواند اما بین نوشته ها بیشتر به "من" برخورد کند تا "نوشته های من" یقینا خسته می شود.ناباوری ذاتی من همین است از رازهای مگویم با خودم که کلمات و نوشته ها کلید واژه هایی اند برای آلزایمر هفتگی خودم؛انگاه "مهم نیست" عزیز بیاید و با نثری دیالکتیک از ستاره های گمشده و کم نور گذشته من سخن بگوید.پند های سقراطی به گوشم اویزان کند و من چون کودکی متحیر،انگشت به دهان به جینگو گفتن های وی براوو بگویم."مهم نیست" حرف هایت منطقی زیرکانه را دنبال می کند اما استحکام گفته های یک مرد انقلابی را ندارد.فرجام خواهیت را تحسین می کنم و از این که نیاز به جست خرگوشی را به من فهماندی متشکرم.
  • Behnam
فکرهایم را عوض کن.این کودک پنهان شده ذهنم را خواستن یاد بده.قناعت به فکرهای کوچک را از من بگیر.غم ماندنی ست.این ماندن را رکود نمی خواهم.این سکون را درد و درد را هنر و هنر را چون درختی در روح من بکار.آیینه ای به من بخش تا خودم را تنها ببینم.و حرف هایم را که از زبان یوسف بیرون می آید به موسیقی تبدیل کن."پسری تنها بر روی تختی سفت".و حقیقت مرگ را با جامه دلقک گون کفشدوزک یکی کن.راه را نشان بده"نه با مرگ که چیز مسخره ای ست".فکرهایم را عوض کن چون احساس خواهم کرد که عاشق شده ام.
  • Behnam