تلخ نگاری های یک ستاره شمار

قله بیست سالگی فتح شد.اینک کوهنورد خسته است و نفس نفس می زند.پرچم را می کارد و دست بر شانه های خدای خویش منتظر خورشید می ماند.
ما بقی سرازیری ست.راه گریزی هم نیست."و لامفر"

بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

پله ها را بالا می آمدیم با بشقاب هایی فلزی که با ترشی و ماهی و برنج پر شده بود.آن روز ها، خوابگاه برایم پله بود و پنجره هایی بسته .محل جمعی از انسان هایی که بیشتر از خودم گیج می زدند.این که تو نامزد داشتی و وقت و بی وقت صدای گوشی موبایلت می آمد و ما گوش تیز می کردیم تا صدای نازکی ، نامت را بر زبان بیاورد خودش خیلی بود برایمان.کُرد چارشونه عینکی ،آق لنگر،چکاوک صبحگاهی اتاق 27 ، رفتنت را باور نمی کنم.غروب دورترین اتفاق برای تو بود. به فاصله زمین تا تخت هر روز صبح، ظهر، شب ما همدیگر را سلام می گفتیم و  سر یک سفره نان می خوردیم.در حال و هوای عاشقی و دوست داشتنم به کسی که یکبار هم ندیده امش،  این که تو در آستانه تاهل بودی خودش خیلی حرف بود.حالا اگر بخواهم گذشته ام را یاد بیاورم حرف بیشتری از تو ندارم و چیز زیادی از تو نمی دانم.هیچ! ما را چپانده بودند توی اتاقی که پنجره هایش سفید و بسته بود.من هم بودم تو هم بودی.تو از بین میله های پنجره پر زدی و رفتی. من هنوز رد نشده ام.این بار اگر تاس انداختند ،زندگی، چه کسی را از در پشتی خداحافظی خواهد کرد؟
  • Behnam

وقتی که نیستی و از همان اول هم نبوده ای نمی دانم چند دریا چند چمن زار چند طلوع خورشید چند بهار را تصور کنم و چون حریر صدایت کلمات را به رقص بیاورم و به جان کاغذ بنشانم.ما در حضور هم حتما رازهایی داشتیم و آنها را تو در پناه گل مریم کنار گوش ت نگهشان می داشتی.ما الفبا را با هم روی کتاب های قفسه پایین کتابخانه ی پدر یاد می گرفتیم و ظهر ها نمی خوابیدیم تا نگهبان خواب های پدر و مادرمان باشیم و مدام به شکم هاشان نگاه کنیم که بالا و پایین می آیند تا خیالمان راحت از خنکی سایه ی ظهر خانه یمان باشد. پا روی عددها می گذاشتیم  و سنگمان را دورتر پرتاب می کردیم.می خندیدیم و لِی لِی کنان تا شوق و دوست داشتن می جهیدیم.من می دانم که یقینا بغض می کردم اگر با من قهر می کردی و نمی دانستم چند دریا چند چمن زار چند طلوع خورشید چند بهار را با مداد رنگی هایم برایت بکشم تا باز نگاهت را از زمین برداری و به من بیاندازی و لبخند شیرینی را به من هبه کنی.آه!خواهرم!

  • Behnam