تلخ نگاری های یک ستاره شمار

قله بیست سالگی فتح شد.اینک کوهنورد خسته است و نفس نفس می زند.پرچم را می کارد و دست بر شانه های خدای خویش منتظر خورشید می ماند.
ما بقی سرازیری ست.راه گریزی هم نیست."و لامفر"

بایگانی
آخرین مطالب

امعا و احشا

جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۱ ق.ظ

صبح، احمد،من، چایی، دیوار،باد و خنکا.صبح،فکر،کبوتر سفید،کبوتر سیاه،درخت،خورشید تنها.صبح،نگاه،سخن،سکوت،جوانه ای تازه برپا.صبح ،درون،شور،تصاحب،گفتگو،خطا.صبح ،من،امعا و احشا،امعا و احشا،امعا و احشا!:-(

  • Behnam

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی