تلخ نگاری های یک ستاره شمار

قله بیست سالگی فتح شد.اینک کوهنورد خسته است و نفس نفس می زند.پرچم را می کارد و دست بر شانه های خدای خویش منتظر خورشید می ماند.
ما بقی سرازیری ست.راه گریزی هم نیست."و لامفر"

بایگانی
آخرین مطالب

پرواز بر فراز آشیانه فاخته

جمعه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۴۷ ق.ظ
بینی اش را نزدیک ظرف قهوه آورد تا شامه اش عوض شود.با انگشت کمی دانه های قهوه را جا به جا کرد تا بیشتر بوی قهوه را بکشد تو.فایده ای نداشت.توی پیاده رو ایستاد تا هوای تازه نفس بکشد.من ده سنت شرط می بندم.اما وقتی اون سیگار رو نصف می کنی.پنج سنتش نمی مونه.گه ش می مونه.به مغازه برگشت.گفت پرفیوم نمی خوام.ادکلن چی داری؟بعد بدون اینکه منتظر جواب بشود.شیشه ویترین را باز کرد و یک شیشه آبی رنگ را برداشت.اسمش را هجی کرد.پرِ...زی...دن...ته.یک پاف خفیف به در اتکلن زد.پیش خودش گفت:این رفت تو پشته.میشه صدای موزیک رو کم کنید تا مجبور نباشیم سر همدیگه داد نزنیم؟من حتی صدای فکر کردن خودم رو هم نمی شنوم. نگاهی به لوازم آرایشی انداخت.ژیلت،افتر شیو،پن کیک،شیرپاکن،اپی لیدی،کاندوم،مام،رنگ مو،کلاه گیس،ادکلن.:"آهان.ببخشید میشه اونو بدی.آهان....: ووُوُوُد.....اون یکی رو هم اگه میشه.:ا...ری...جی...نال...ووُوُوُد.نزدیک بینش برد.همف!بوی برکه و لجن می ده.کسی به تو صدمه نمی زنه، بیا!همه چیز روبراهه، بیا! مشکلی نیست.من کاری نکردم. :اینو میشه؟و انگشت اشاره اش را به سمت قوطی مشکی رنگی برد که رویش نوشته بود:"سیلور سنت".:آقا من واقعا مشامم پر شده.همه بو ها رو قاطی کردم.صاحب مغازه شیشه استون را از میان عطرهای روغنی بیرون کشید و گفت:بفرما.فقط نفس عمیق نکشید.امکان داره بیهوش بشین.ولی بینی تونو باز می کنه. چیف"، دیگه نمی تونم تحمل کنم"ما باید از اینجا بریم.نمی تونم.واقعا نمی تونم اینجا باشم. :همین رو می خوام. اِی تی ام کارتش را به فروشنده داد.:رمز.نوزده.هفتاد و پنج..از مغازه بیرون آمد.با کلی بوهای متفاوت که مغزش را پر کرده بود.سرش کمی گیج می رفت.شهر هنوز جان داشت با چراغ های هنوز روشن و آخرین گروه های خانم بازار گرد.من مثل یه کوهِ لعنتی احساس گُندگی می کنم.من مثل یه کوهِ لعنتی احساس گُندگی می کنم.می تونیم بریم.من این جوری تنهات نمی ذارم اینجا.
  • Behnam

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی