تلخ نگاری های یک ستاره شمار

قله بیست سالگی فتح شد.اینک کوهنورد خسته است و نفس نفس می زند.پرچم را می کارد و دست بر شانه های خدای خویش منتظر خورشید می ماند.
ما بقی سرازیری ست.راه گریزی هم نیست."و لامفر"

بایگانی
آخرین مطالب

چهارشنبه ها

يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۳۴ ق.ظ
هوای دو نفره چهارشنبه ها از نیمکت های فضای سبز جلوی دانشکده مهندسی تا حیاط خلوت پشت مهندسی و بوفه را نفس می کشم.روزی که باران می آمد چهارشنبه بود و عینکم را قطرات باران پر کرده بود.چای داغ رونق بوفه شده بود و سیگارهای پنهانی پاتوق دانشجوها را مه آلود کرده بود.من همیشه پر از حرف های نزده ام.آن روز هم حرف هایی داشتم که می شد با کسی قسمت کنم.آرزو داشتم یک شیر باشم.شیری که با فیل و کرگدن و ببر و کفتار در می آمیزد ، با همه ستیز می کند،لحظه ای آرام و قرار ندارد،نشستن نمی شناسد و در آخر فقط به لحظه ای با تیر یک شکارچی به مرگ تمکین می کند.اما من این نیستم و نمی شوم.دوست دارم بین مرد و نیم مرد و کوتوله. لااقل کوتوله نباشم.اسبی باشم که با کفش های اسپورت خاکی، به تاخت از خود فرار می کنم.اسب چموشی که رام شدن نمی خواهد.آن روز باران می آمد،چهارشنبه بود و من نمی دانستم که چرا دانشگاهم.که اینجا چه می کنم.برای چه اینجا هستم؟نفس هم که می کشیدم آن هوای لطیف از همه چیز را کثیف می کردم.زندگی به شکل نفرت اوری زیباست.من همیشه حرف هایی برای نگفتن دارم.آن روز هم رازهای بی ارزشی داشتم برای گوشی که تنها بشنود.تنها دغدغه ام شتک های گل بود بر شلوارم و باران بود که عینکم را پر از تلنگر های باران کرده بود.نمی گذاشت چیزی ببینم.انگار اسمان بود که با انگشهای بارانیش به من هشدار می داد:غریبه تنها!فراموش کن. در آن هوای دو نفره که می توانست تا پیاده روی ،روی پل کابلی ادامه داشته باشد.من یک نفر هم نبودم و شیهه می کشیدم.
انسان حوصله سر بری هستم.حتی خودم هم از این نوشته هایم خوصله ام سر رفته است.از نالیدن و نق زدن خسته شده ام.ما با نفاق کنار یکدیگر زندگی می کنیم.از این که حقیقت را در مورد خودمان بشنویم ناراحت می شویم. و همین است که دیگران از اطرافم دور می شوند.هنوز چنین انسانی را نیافته ام که برای باهم بودن دروغ نگوید و ما چقدر مهربان تر می شویم وقتی دروغ می گوییم. هنوز بوی عاشقی می دهم اما دیگر هیچ کجا کسی منتظرم نیست.
  • Behnam

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی