تلخ نگاری های یک ستاره شمار

قله بیست سالگی فتح شد.اینک کوهنورد خسته است و نفس نفس می زند.پرچم را می کارد و دست بر شانه های خدای خویش منتظر خورشید می ماند.
ما بقی سرازیری ست.راه گریزی هم نیست."و لامفر"

بایگانی
آخرین مطالب

آسمان

پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۱، ۱۰:۱۳ ق.ظ
از دریچه آسمان
از پشت عینک فروشنده ها
از نگاه مادرم
و از تاریخچه دوستان
نامه ای به حفظ خوانده ام :
"این تویی تو !
خیال و وهم را هم انتظار این داشتی؟
اسب چموش لشگری شکست خورده را جرعه ای آب نیست؟
خستگی نیست؟
پناه نیست؟
این فاصله ها و فصل ها را چگونه تاخته ای
تا هنوز
میدانی بی خط راه غبار
و درختی که کلاغانش را رها نکرده است"
خواندنم هیچ فایده ای نیست.
و تا هنوز هیچ...
انقلابی مردی گم نام
با قدم هایی به وسعت آسمان
نهالی در خاک کاشته است
چون انگشت اشاره ای به آسمان
و من از خیابان و از دور
نجوای مبهمی می شنوم
مثل:
"آسمان"

  • Behnam

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی