تحریم نوشتن
شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۵۸ ب.ظ
به این که روزی دست از نوشتن بردارم بسیار اندیشیده ام.به این فکر کرده ام که برای خرفهم کردن خودم به این همه نوشتن نیاز ندارم.یا به قول شمس هر زمان روح انسان رویی دیگر می دهد که به تبع نوشته های او هم هوایی دیگر می گیرند.باید دست از نوشتن نق هایم بردارم.من به دایه های عزیزتر از مادر نیاز ندارم.با خودم فکر کرده ام بهتر است دوچرخه ام را به تعمیرگاه ببرم و موهایم را بتراشم.زبان فرانسه یاد بگیرم.شب ها با بابا شاهنامه بخوانم و چون آشپزی را دوست دارم جمعه ها برای خودم چیزی بپزم.زندگی نامه های موسیقیدانان بزرگ را توی گوگل سرچ کنم و از سایت مکتبحونه فیلم های آموزشی درسی را دانلود کنم .من بیماری دانلود کردن دارم.هم اینک هم تقریبا مطمئنم که هیچ گاه یک قسمت از آن فیلم های آموزشی را نخواهم دید.منتظر باشم تابستان تمام شود و گواهی نامه ام را بگیرم و مثل ریقوها پشت ماشینی ننشینم.اهواز بروم و که که پز بشوم.حس غربت و تنهایی هوای نوشتن به من می دهد.خواهم نوشت که من کسی را دوست داشته ام و نشده است رسیدن.زندگیم در یک لوپ بی نهایت افتاده است.آدم های مسخره هم که در اصفهان و شهرضا و اهواز یک نمونه شان برای خراب کردن روح من حضور ثابت دارند.آدم های مسخره بمیرید...یادم رفت بگویم که گاهی اوقات هوای دختربازی هم به سرم می زند.فکرهایی که می خواهم هر شب را با تنوع طلبی تمام با ........... . اما فکر اینکه کار نیکی انجام دهم انگار نمی خواهد به ذهنم خطور کند.چرا فکرهای من این چنین به لجن کشیده می شوند.همین است که می خواهم تصمیم بگیرم تا خودم را از نوشتن بای کت کنم.
- ۹۲/۰۴/۲۲
بنویس
بنویس برای از یاد بردن
بنویس برای نخواندن
بنویس برای پنهان کردن نوشته هات
بنویس برای پست نگذاشتن
فقط بنویسشون نگه شون ندار
بنویس و بسپارشون به ارشیو