جامه ها
سه شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۱، ۰۲:۴۱ ب.ظ
روزی "زیبایی" و"زشتی" در ساحل دریا به هم رسیدند و هر یک از دیگری پرسید:"می توانی شنا کنی؟" سپس هر دو لباسهایشان را کندند و خود را در امواج دریا رها کردند.اندکی بعد "زشتی" از آب بیرون آمد.جامه "زیبایی" را به تن کرد و به راهش ادامه داد."زیبایی"نیز به ساحل بازگشت و لباسهایش را نیافت و از این که برهنه بود شرمگین شد.پس ناگزیر جامه "زشتی" را در بر کرد و به راه افتاد.از آن روز تاکنون مردان و زنان هرگاه به هم می رسند در شناخت یکدیگر دچار اشتباه می شوند.البته هنوز کسانی هستند که وقتی به چهره ی "زیبایی" خیره می شوند بر خلاف لباسی که بر تن دارد او را می شناسند و هرگاه به چهره ی "زشتی" می نگرند او را تشخیص می دهند و دچار اشتباه نمی شوند.
جبران خلیل جبران
جبران خلیل جبران
- ۹۱/۰۶/۱۴